مرز میان ایمان و نفاق چیست؟ shia muslim                  
 در شماره‎های گذشته از مجموعه مقالات پیش رو، به بررسی معنای نفاق در لغت و در روایات پرداختیم و به انواع نفاق اشاره نمودیم؛ همچنین برخی از ویژگی‎های نفاق پنهان که ممکن است رگه‎هایی از آن در مومنین نیز وجود داشته باشد را مورد بررسی قرار دادیم و یادآور شدیم که اتفاق و وقایع صدر اسلام و غصب خلافت اهل بیت، همه ریشه در نفاق داشته‎است که متاسفانه امروزه برخی از این ویژگی‎ها در ما وجود دارد و نیازمند درمان است؛ زیرا در غیر این صورت خسران دنیوی و اخروی در انتظار ما خواهد بود.در این شماره به بررسی تفاوت میان ایمان و نفاق، خواهیم پرداخت.

بسم الله الرحمن الرحیم

یکی از اصلی‎ترین دلایل حرکت انسان به سمت سراشیبی سقوط در عرصه معنوی، داشتن صفات نفاق در او و عدم درمان آن صفات و ویژگی‎ها می‎باشد. تا جایی که همان‎گونه که در شماره‎ گذشته اشاره گردید، این صفات، جانباز جنگ صفین را به قاتل امام زمان بعدی تبدیل می‎کند؛ از این رو باید گفت زمانی که در زیارت عاشورا، از عبارت و لعن الله شمرا استفاده می‎کنیم در حقیقت به تمامی صفاتی که در شمر بوده و باعث سقوط او شده است اشاره می‎نماییم. با نگاهی موشکافانه‎تر باید گفت، این احتمال وجود دارد که برخی از این صفات در ما نیز بوده و ریشه دوانده‎باشد.

نکته‎ای که ذکر آن ضروری می‎باشد این است که مرز میان ایمان و نفاق بسیار رقیق بوده و شناسایی آن بسیار مشکل می‎باشد. به عنوان نمونه مومنانی هستند که در مواجهه با دیگران منتظر سلام از سوی آنان هستند و این یکی از ویژگی‎های نفاق است. لازم به ذکر است مرز میان ایمان و نفاق توسط معصوم صورت گرفته است .

مراحل دوری از نفاق

به صورت اجمالی باید گفت اگر اعمال فردی در خلوت و در میان دیگران به یک گونه باشد یعنی ریا همراه او نباشد، اولین گام در مسیر دور شدن از نفاق و حرکت به سمت ایمان در او صورت گرفته‎است. در گام‎های آتی، فرد باید برای پاک کردن تمام ناخالصی‎ها در خود اقدام کند که در نهایت مخلَص شده و می‎تواند به عصمت اکتسابی دست یابد.

بنابراین باید گفت خداوند در انسان ظرفیتی را قرار داده‎است که  انسان با خودسازی می‎تواند به درجه‎ای نزدیک به عصمت دست یابد و به تعبیری «مِنٌا اهل بیت» شود؛ مانند حضرت سلمان که توانست به این مقام برسد. در مقابل او فردی مانند زبیر قرار دارد که مطابق با حدیثی از حضرت علی(علیه السلام) به این مقام نزدیک شد اما به دلیل عدم مراقبت از نفس، این مقام را از دست داد و حتی به دشمن اهل بیت بدل گردید.

همان‎گونه که پیش از این اشاره‎شد، معیار نفاق و ایمان اهلبیت(علیهم السلام) هستند؛ از این رو وجود هر ناخالصی و رجس، یعنی دوری از اهل بیت و این همان تمایل به غیر خدا و حرکت به سمت شرک است.

در توضیح باید گفت در مقابل چارچوب الهی، چارچوب طاغوت قرار می‎گیرد که این همان کفر است. بنابراین فردی که نفاق دارد به تدریج به سمت شرک و در نهایت به سمت کفر حرکت می‎کند؛ بنابراین می‎توان گفت ریشه‎های کفر و شرک و نفاق، همگی یکی است و آن همان رجس است که مطابق آیه تطهیر اهل بیت از آن پاک هستند.

در مورد اوصاف و صفاتی که بر هر موجودی مترتب است، سه دسته‎بندی وجود دارد:

1-    آن صفت به صورت موردی بر چیزی مترتب می‎شود،2- آن صفت به صورت ویژگی دائمی و همیشگی آن درآمده است، 3- به صورت صفت ذاتی و جدایی ناپذیر آن چیز است.

مطالب فوق را می‎توان با این مثال روشن کرد:

ما در هنگام خرید متوجه این مطلب می‎شویم که فروشنده‎ای قیمت یک کالا را صادقانه اعلام می‎کند، در این صورت به علت گفتار صادقانه او در آن لحظه، از او خرید می‎کنیم؛ زیرا در می‎یابیم او در آن لحظه فردی راستگوست.

در حالت بالاتر، این فروشنده به اندازه‎ای بر نفس خود کار کرده‎است که در تمامی حالات و زمان‎ها راستگوست؛ در اینجاست که صفت «صادق» بر او لحاظ می‎شود. نکته مهم در این مرحله این است که فرد مورد نظر در صورت پیروی از هوای نفس خود، ممکن است از این مرحله نزول پیدا کند و دیگر صفت «صادق»  بر او مترتب نگردد.

در بالاترین مرحله، فردی وجود دارد که صداقت و راستی، جزء صفات ذاتی و لاینفک اوست و هیچ‎گاه امکان نزول او از این مقام وجود ندارد. در این صورت صفت صدیق و یا صدیقه بر او مترتب می‎گردد.

این دسته افراد که صفات نیکو جزء ذات آن‎ها شده‎است، در حقیقت قبل از خلقت مادی دنیوی مورد آزمون قرار گرفته و از آن سربلند بیرون آمده‎اند و خداوند این صفات را در مقابل پیروزی در این آزمون به آن‎ها عنایت کرده‎است.

از این روست که از یک سو یکی از صفات ذاتی حضرت زهرا «صدیقه» است و از سوی دیگر در زیارت نامه این حضرت می‎خوانیم «سلام بر تو ای کسی که خداوند قبل از خلق کردنت، امتحانت کرد.»

ادامه دارد...

برگرفته از  سخنرانی استاد رائفی پور با موضوع حقیقت نفاق/ فاطمیه 94/ هیئت عشاق الحسین(علیه السلام)