دعا? عهد دعا?? جهت برقرار? ارتباط ب?ن ما و حضرت مهد? ارواحنا له الفداء است. در ا?ن دعا با آن حضرت عهد و پ?مان م?بند?م، قول و قرار م?گذار?م که ?ک سر? کارها?? را انجام ده?م و در جهت تشک?ل حکومت عدل مهدو? زم?نه ساز? کن?م. ا?ن دعا تابلو? روشن را فرا رو? فعال?تها? ما قرار م?دهد.
بسم الله الرحمن الرح?م
1- علاقه به امام زمان با?د جمع? باشد.در دعا? عهد دار?م که: «اللَّهُمَّ بَلِّغْ مَوْلَانَا الْإِمَامَ الْمَهْدِ?َّ الْقَائِمَ بِأَمْرِ اللَّهِ صَلَّى اللَّهُ عَلَ?ْهِ وَ عَلَى آبَائِهِ الطَّاهِرِ?نَ عَنْ جَمِ?عِ الْمُؤْمِنِ?نَ وَ الْمُؤْمِنَات»، به امام زمان ابلاغ کن، از طرف چه کس?؟ «عَنْ جَمِ?عِ» از طرف همه مؤمن?ن و مؤمنات «عَنْ جَمِ?عِ الْمُؤْمِنِ?نَ وَ الْمُؤْمِنَات» ا?ن خودش ?ک مطلب مهم? است2- امام جهان? با?د مر?دش هم جهان? فکر کندوقت? ز?ارت م?رو?م بگو??م که ا?ن ز?ارت به ن?ابت از همه? مؤمن?ن و مؤمنات. صدقه م?ده?م بگو??م دفع بلا از همه? مؤمن?ن و مؤمنات بشود نگو??م خدا?ا، مؤمن?ن? که در ا?ن مسجد نماز خواندند ب?امرز. حالا مؤمن?ن? که در مسجد د?گر نماز خواندند چه؟ همه را بگو.چرا م?گو??: خدا?ا کسان? که در ا?ن ه?أت س?نه زدهاند. چقدر تنگ نظر هست?! چقدر فکر کوچک است. مگر تو منتظر امام ب?ن الملل? ن?ست?؟ امام جهان? با?د مر?دش هم جهان? فکر کند. کس? که منتظر اصلاح عموم? است، با?د خودش هم عموم? فکر کند. خودم و بچهام و ه?أتام و مسجدم و برا?ش ه?چ فرق? نکند. «عَنْ جَمِ?عِ الْمُؤْمِنِ?نَ وَ الْمُؤْمِنَات»3- علاقه به امام زمان ارواحنا له الفداء بدون مرز استا?ن علاقه بدون مرز، از کجا? دعا? عهد فهم?ده م?شود؟ ا?ن جمله که م?گو?د: «فِ? مَشَارِقِ الْأَرْضِ وَ مَغَارِبِهَا» در مشرقها و مغربها، «وَ سَهْلِهَا وَ جَبَلِهَا» زم?نها? هموار و کوهستان?، «وَ بَرِّهَا وَ بَحْرِهَا» در?ا و خشک?، بب?ن?د ا?ن دعا چقدر سازنده است. چه اصرار? دار?م که بگو??م من چه هستم و من چه هستم؟ همه، در?ا و خشک?. سطح? و کوهستان?، مشرق و مغرب، علاقه بدون مرز. خ?ل? قشنگ است.4- شر?ک کردن والد?ن در دعا و ز?ارت برا? امام زمان ارواحنا له الفداءدر دعا? عهد م?گو??م ا? امام زمان سلام م?کنم از طرف خودم، و از طرف «والِدَ?َّ» پدر و مادرم و «وُلد?» فرزندانم؛ ?عن? هم نسل گذشته، هم نسل آ?نده را در نظر م?گ?ر?م.5- چه مقدار به امام زمان ارواحنا له الفداء صلوات بفرست?م؟ا?ن دعا م?گو?د که: «وَ زِنَةَ عَرْشِ اللَّه وَ مِدَادَ کَلِمَاتِه» به مقدار وزن عرش خدا و به مقدار کلمات اله?، «وَ مُنْتَهَى رِضَاه» به اندازه آخر?ن درجه? رضا?ت او، «وَ عَدَدَ مَا أَحْصَاهُ کِتَابُهُ» به عدد آنچه کتاب شمارش کرده، «وَ أَحَاطَ بِهِ عِلْمُه» به عدد علمت، ?عن? مهد? جان! ا? امام زمان، سلام بر تو به عدد وزن عرش، به عدد هرچه که نوشته شده، به عدد هرچه خدا بر آن علم دارد... به تو سلام و درود م?فرستم.6- اعلام هر روزه علاقه به امام زمان?ک کس? هرروز زنگ م?زند که آقا دوستت دارم. م?گو?د: «اللَّهُمَّ أُجَدِّدُ لَهُ فِ? هَذَا الْ?َوْمِ وَ فِ? کُلِّ ?َوم» مهد? جان، امروز و هر روز، «اُجَدِّدُ» ?عن? ب?عتم را تجد?د م?کنم.7- علاقه رو به رشدعلاقه? رو به رشد، ?عن? چه؟ م?گو?د: «عَهْداً» بعد از عهداً م?گو?د «وَ عَقْداً» بعد از عقداً م?گو?د «وَ بَ?ْعَةً» الله اکبر! چه خبر است؟ مهندس?اش را م?ب?ن?د.عهد ?عن? تعهد، در دعا? عهد م?گو??م: ا? امام زمان سلام و صلوات بر تو، ا?ن سلام من عهد است. ?عن? با تو تعهد م?کنم. تعهد م?کنم ?عن? قرار م?گذارم ب?ن خودم و خدا، بعد م?گو?د: «عهد» کم است. پررنگش کن، «عقد». دو نفر ممکن است با هم عهد ببندند، وعده داشته باشند، اما به هم گره نخورند. «عقد» ?عن? گره. ممکن است عهد باشد، عقد هم باشد، اما تسل?م نباشد. م?گو?د: «وَ بَ?ْعَةً»، تسل?م است. ?عن? باز هم پررنگش م?کند. «عهداً» تعهد با حضرت مهد? ارواحنا له الفداء، «عقداً» عقد با امام زمان ارواحنا له الفداء، «وَ بَ?ْعَةً» ب?عت کن?د با او و تسل?م شو?د.8- علاقه افتخارآم?زچقدر خوب است ا?ن تابلو شود. علاقه حتم?، م?گو?د: «فِ? رَقَبَتِ?» ?عن? به گردن من، «رَقَبَ» ?عن? گردن. ممکن است کس? علاقه داشته باشد ول? افتخار نکند. م?گو?د: نه، علاقه افتخار آم?ز.9-علاقه همراه با همه مراحلدر دعا? عهد م?گو?د: «وَ اجْعَلْنِ? مِنْ أَنْصَارِهِ وَ أَشْ?َاعِهِ وَ الذَّابِّ?نَ عَنْهُ وَ اجْعَلْنِ? مِنَ الْمُسْتَشْهَدِ?نَ بَ?ْنَ ?َدَ?ْهِ» تمام مراحل حضور را داشته باشم. آخر گاه? وقتها انسان ?ک کس? را دوست دارد در حد? که مثلاً ?ک م?ل?ون به او وام بدهد. ول? م?گو?د: همسفر باشم، م?گو?د: نه، همسفر نه، بابا ا?ن پول را بگ?ر و خودت برو. عقب ما ن?ا. گاه? ?ک کس? م?گو?د: عقب من ب?ا، پولت نم?دهم اما م?خواه? ب?ا?? در ماش?ن سوار شو تو را ببر?م. ?عن? از ?ک جهت ?ک جا?? پررنگ است، ?ک جا?? کمرنگ است.دعا م?گو?د: خدا?ا قرار بده مرا «أَنْصَارِهِ»، «وَ أَشْ?َاعِهِ»، ش?عه ?عن? دنباله رو ?عن? من دنبال تو هستم، «انصار» و نصرت در جا?? است که ن?از به کمک هست. «وَ الذَّابِّ?نَ عَنْهُ» از تو دفاع م?کنم. اگر کس? بگو?د بالا? چشمت ابرو است، برخورد م?کنم. «وَ الذَّابِّ?نَ عَنْهُ» ما اجازه نم?ده?م که کس? جسارت کند. غ?رت د?ن? دار?م. تعصب دار?م و افتخار هم م?کن?م. ا?نکه م?گو?ند: تعصب بد است.آدم متعصب? است، تعصب در کار شخص? بد است. تعصب رو? لهجه، فارس از فارس، ترک از ترک، لر از لر، عرب از عرب، عجم از عجم، ا?ن تعصبها بد است. ?عن? به خاطر لهجه کمکش م?کنم. به خاطر همشهر? گر? تعصب م?کنم.در انتخابات م?گو?م چون ا?ن همشهر? من است. فام?ل من است. همسا?ه من است. ا?ن تعصبها بد است. اما اگر فهم?د? ?ک چ?ز? حق است، د?گر، باق?ها باطل است. آنجا که حق است با?د تعصب داشته باش?. انحصار طلب? در حق خوب است. اول?ن انحصار طلب، خود خداست. چون م?گو?د: «لا اله» ه?چکس را قبول ندارم، «الا الله»! جز خدا، باق?ها را دور بر?ز.10- علاقه عاشقانهدر دعا م?گو??: «طَائِعاً غَ?ْرَ مُکْرَهٍ» ?عن? مهد? جان، من که در دعا? عهد با تو سلام م?کنم، از رو? عشق ز?ارت م?کنم نه رو? اکراه!11-علاقه و عمل در خط رضا?ت او«عَلَى طَاعَتِکَ وَ طَاعَةِ رَسُولِک» ?عن? مهد? جان من را از ش?ع?ان قرار بده، منتها طبق آن چ?ز? که تو گفت?. هر استقامت? مهم ن?ست. استقامت? مهم است که «قالُوا رَبُّنَا اللَّهُ ثُمَّ اسْتَقامُوا» (فصلت/??) استقامت براساس الله باشد. ا?ن مهم است. «کَما أُمِرْت» (هود/???) ?عن? همانطور که مأمور هست?. ?عن? طبق امر ما استقامت کن نه طبق ?کدندگ? و لجباز? و سل?قه. اگر کس? ?ک سل?قها? داشت و رو? سل?قهاش هم استقامت کرد، ا?ن استقامت ن?ست، ?کدندگ? است.استقامت? ارزش دارد «کَما أُمِرْت»، که طبق مأمور?ت باشد. استقامت? ارزش دارد که در خط خدا و رسول خدا و ول? خدا باشد: «عَلَى طَاعَتِکَ وَ طَاعَةِ رَسُولِک»حجتالاسلام والمسلم?ن محسن قرائت?برگرفته از مجله امان شماره42
۹۴/۰۳/۲۶
۰
۰
sarbaz emam zeman