در دو شماره گذشته به ضمن بررس? نوع نگاه ماد?گرا?انه قوم نوح، به توض?ح چگونگ? برخورد خداوند با ا?ن نگاه و اجرا? امر خود با هم?ن اسباب وسا?ل ماد? پرداخت?م. همچن?ن ضمن ارائه شباهتها? فراوان قوم نوح و مردم آخرالزمان، به طولان? بودن دعوت حضرت و در نها?ت رس?دن امر اله? ?عن? همان طوفان پس از حدود950 دعوت، سال اشاره نمود?م و بر ا?ن امر تاک?د کرد?م که ا?ن مسئله درس? برا? مردم آخرالزمان م?باشد که از طولان? شدن غ?بت امام معصوم سرخورده و ناام?د نشده ?ق?ن خود بهامام غائب را محکمتر سازند؛ ز?را در مدت طولان? انتظار ، امور غ?ب? و اله? در جر?ان بوده و در عالم هست? موثر م?باشد. در ا?ن شماره، به معرف? برخ? د?گر از و?ژگ?ها? قوم نوح و شباهتها? تفکر آنان با مردم آخرالزمان اشاره خواه?م نمود.
بسم الله الرحمن الرح?مدر خوشب?نانه حالت رابطه م?ان حضرت نوح و قوم او، تقابل دو دسته انسان است که با هم تفاوت د?الوگ دارند؛ بد?ن معنا که نوح آنها را م? فهمد و م?داند که فهم آنها ناچ?ز و محدود به ماد?ات است؛ اما قوم او نوح را نم?فهمند و حرف اصل? آنان ا?ن است که ما خدا? تو را نم? ب?ن?م او را به ما نشان بده تا ا?مان آور?م.در ا?ن م?ان نوح حاضر به آوردن استدلال برا? اثبات عقل? خداوند و حقان?ت پ?امبر? خود است اما قوم او حت? حاضر به گوش دادن به استدلال او ن?ستند.وَإِنِّ? کُلَّمَا دَعَوْتُهُمْ لِتَغْفِرَ لَهُمْ جَعَلُوا أَصَابِعَهُمْ فِ? آذَانِهِمْ وَاسْتَغْشَوْا ثِ?َابَهُمْ وَأَصَرُّوا وَاسْتَکْبَرُوا اسْتِکْبَاراً «من هر زمان که ا?شان را دعوت کردهام تا ( ا?مان ب?اورند و ) تو آنان را ب?امرز? ، انگشتها? خود را به گوشها?شان فرو کردهاند ( تا ندا? حق را نشنوند ) و جامهها?شان را بر سر کش?دهاند ( تا ق?افه مرا نب?نند ) و ( در فسق و فجور و ظلم و زور ب?شتر فرو رفتهاند و بر کفر ) پافشار? کردهاند و سخت سرکش? نموده و بزرگ? فروختهاند .»علامه طباطبا?? در تفس?ر الم?زان م?فرما?د: «آنها(قوم نوح) دست?اب? بشر به ?ق?ن عقلان? عل? الخصوص در مسائل کلان زندگ? را اگر نگو??م ناممکن حداقل دور از دسترس م?دانستند.»ا?ن در حال? که ا?ن مباحث از دسته عقلان?تر?ن مسائل بشر? م?باشد که حت? در امور روزانه ن?ز به کارگرفتهم?شود؛ به عنوان نمونه پس از رو?دادن ?ک واقعه غ?رقابل منتظره، عقل ما استدلال م?کند کس? ?ا چ?ز? عامل اصل? آن بودهاست حت? اگر نتوان?م آن عامل را با حواس پنجگانه خود درک نما??م.ا?ن نوع برخورد در صدر اسلام از سو? کافران در واکنش به پ?امبر ن?ز به واقع م?شد و پس از آن، مدع?ان اسلام، ا?ن برخورد و واکنش را با امام معصوم ?عن? حس?ن ابن عل? (ع) داشتند.?عن? در روز عاشورا دشمنان در مقابل دعوت امام حس?ن به جبهه حق و بازگشت از مس?ر باطل هلهله سر م?دادند تا حت? صدا? امام را ن?ز نشنوند. از ا?نرو با?دگفت اتفاق? که صدر اسلام به وقوع پ?وست سا?ها? از تفکر قوم نوح بود که بر دشمنان حس?ن ابن عل? تاب?د. با?د بر ا?ن نکته مهم توجه داشت که نقس انسان، آموزگار ا?ن تفکر ?عن? تفکر حاکم بر قوم نوح است و ش?طان با فر?ب نفسمان ما را به سو? اعتقاد به ا?ن تفکر و عمل بر مبنا? آن سوق م?دهد و اگر نتوان?م بر آن غلبه نما??م چه بسا بدتر از آنچه که قوم نوح و دشمنان حس?ن انجام دادند انجام ده?م.نکته قابل ذکر ا?ن است که در تمام برههها? تار?خ، ا?ن مسئله به اثبات رس?دهاست که رابطه امام و ماموم رابطها? دو سو?ه م?باشد. بد?ن معنا که تا ماموم نخواهد که به مس?ر راست هدا?ت شود و تحت مد?ر?ت امام معصوم قرار گ?رد، کار? از دست امام ساخته ن?ست. مانند زمان حضرت ام?ر المومن?ن که مردم با ا?شان همراه? نکردند و ا?شان نتوانست جامعه آرمان? خود را بسازد. انسانها? عصر حاضر ن?ز، مد?ر?ت ول? معصوم را نخواستند و عقل بشر را برا? مد?ر?ت جمع? توانمند دانستند و اکنون دچار مشکلات جهان? و گسترده شدهاند. از ا?ن روست که در زمان غ?بت امام معصوم، مردم با?د نشانهها? خواستن امام را به خداوند ارائه دهند و به تعب?ر? مانور خواستن امام را به خدا نشان دهند تا خدا امام معصوم را بفرستد؛ با?د گفت فلسفه اصل? جمهور? اسلام? ن?ز ا?ن م?باشد؛ ?عن? مردم با تبع?ت از ول? غ?ر معصوم که در امور د?ن? و س?اس? فق?ه م?باشد، در مقابل باطل ا?ستادگ? کرده و م?کنند و بد?ن وس?له به خدا نشان اعلام م?دارند که آماده تبع?ت محض از ول? معصوم هستند. از ا?ن رو جبهه باطل و اعوان و انصار ش?طان که خواستار تعو?ق در امر ظهور هستند، دست بهکار شده و مانع رس?دن سخنان جبهه حق به گوش جهان?ان هستند؛ ?عن? چون مرکب دجال که همان رسانه است را در اخت?ار دارند، مردم جهان را سرگرم کرده و مانع انتشار سخن حق م?شوند؛ مانند اقدام? که غرب عل?ه رسانهها? خارج? زبان? ا?ران مانند پرس ت? و? و العالم انجام داد.بنابرا?ن با?د نوع تفکر و اقدامات قوم نوح در مقابل سخنان حق، امروز ن?ز به ش?وه مدرن در جر?ان است.• آمپر?سم: دوم?ن شاخصه قوم نوحدوم?ن شاخصه بس?ار مهم در م?ان قوم نوح آمپر?سم و حس گرا?? بود که درون ا?ن د?دگاه اکسپر?منال?زم ب?رون م?آ?د ?عن? اصالت آزما?ش. ?عن? آنچه قابل?ت آزما?ش دارد وجود دارد.از نظر منطق? تفاوت ب?ن ا?ن که اعلام کن?م من م? دانم چ?ز? وجود ندارد با ا?ن که من نم? دانم که ?ک چ?ز وجود دارد ?ا نه بس?ار ز?اد م?باشد و گفتن جمله اول و اعلام آن بس?ار جرأت م?خواهد. ز?را با ?ق?ن در مورد چ?ز? که نم?دان?م صحبت م?کن?م و در واقع دچار مغلطه و سفسطه شدها?م . معتقدان به آمپر?سم چن?ن د?دگاه? دارند و م?گو?ند چون حس نم?کن?م پس وجود ندارد. ?عن? بر ا?ن امر معتقدند که اگر چ?ز? وجود داشته باشد با?د آن را حس کرد در غ?ر ا?ن صورت وجود نخواهد داشت.اکسپر?منتال?زم م?گو?د سخن گفتن از چ?ز? که در حوزه حس و تجربه قرار نگ?رد، اساسا ب?فا?ده و اثباتناپذ?ر است. ا?ن در حال? است که خداوند از بندگان م?خواهد با عقل خود به خدا برسند و برا? رس?دن به خدا، به حواس پنجگانه بسنده ننما?ند. با?د گفت تجربه نشاندادهاست که ه?چ کس نم?تواند بگو?د نم? ب?نم پس ن?ست؛ ز?را بارها در زندگ? روزانه خود با استفاده از عقل خود استدلال م?کند بس?ار? از چ?زها?? که نم?ب?ند وجود دارد بنابرا?ن همانگونه عقل ما به ما م?گو?د که صرف ند?دن و حس نکردن اجازه اعلام نبودن را نم?دهد و حداقل با?د گفت نم?دانم ?ک چ?ز وجود دارد ?ا نه .تنها فرد? م?تواند به ?ق?ن بگو?د چ?ز? ن?ست و وجود ندارد که علم مطلق و کاف? در مورد آن مسئله داشته باشد. ادامه دارد...برگرفته از سخنران? استاد رائف?پور / روا?ت عهد 29/ با کشت? نوح تا کشت? حس?ن(ع) پ?نوشت:دانلود pdf[1]- نوح/ 7[2]- آمپر?سم ?ا آمپر?زم به معنا? اصالت تجربه و حس است ؛ که م? گو?د ه?چ شناخت بشر? وجود ندارد که پا?ه ها? حسّ? و تجرب? نداشته باشد. نوع افراط? ا?ن مکتب فکر? بر آن است که تنها منبع شناخت? بشر که قابل اعتماد است ، داده ها? حس? و تجرب? اوست و داده ها? عقل? و شهود? فاقد اعتبار م? باشند.[3] - در ا?ن تفکر اصالت به آزما?ش است و هرچه نتواند در چارچوب آزما?شها? حس? و تجرب? قرار گ?رد، فاقد اعتبار م?باشد.
۹۴/۰۳/۲۸
۰
۰
sarbaz emam zeman